انیمه فریرن: فراتر از پایان سفر ( Sousou no Frieren )

انیمه فریرن: فراتر از پایان سفر ( Sousou no Frieren )

داستان بزرگ داستانی است که بازتابی از زندگی واقعی است. این یک رسانه است که از طریق آن می توان جنبه هایی از واقعیت را تجزیه و تحلیل کرد. این حوادث و وقایع شخصیتی ارائه می دهد که معادلات فرضی در زندگی خودمان را نشان می دهد ، به ما امکان می دهد خودمان و دنیای اطراف خود را بهتر درک کنیم. این هنری است که شما را به فکر کردن وا می دارد. این هنری است که حتی می تواند دیدگاه شما را در زندگی تغییر دهد.

در بازی مرگ ، موضوع اصلی موضوع قضاوت سوژه است. کاوش در این موضوع را می توان به عنوان بازتابی از عدالت (ظاهری) در سیستم قضایی مشاهده کرد.

در Attack on Titan ، یکی از موضوعات اصلی چرخه مداوم نفرت است. این به بسیاری از زمینه های زندگی واقعی بازتاب می یابد ، یکی از آنها بسیار اخیر است در زمان این بررسی.

در FMA ، یکی از موضوعات اصلی قانون تبادل معادله است - نمی توانید چیزی را از هیچ چیز ایجاد کنید ؛ هر گامی به جلو با سختی همراه است. موضوع دیگر بهره برداری از سایر مردمان است - که توسط یک شی در مجموعه نمادین شده است - که یک موضوع واقعاً سنگین است زیرا بازتاب می دهد که چگونه جهان غرب بر روی همان چیز ساخته شده است.

نمونه های اینجا فراوان است. آخرین مورد ارتباطی است که من اخیراً ، 7+ سال پس از تماشای انیمه ، ایجاد کردم. این یکی دیگر از جنبه های داستان بزرگ است - مدتها پس از مصرف آن با شما می ماند.

Sousou no Frieren به ما یک پیشنهاد نسبتاً بی مزه را در نگاه اول ارائه می دهد - یک داستان فانتزی ، با یک ترویج کلیشه ای (پادشاه شیطان از قبل مرده است) ، و یک شخصیت اصلی 1000 ساله که همه چیز را در اختیار دارد تا واقعاً با هیچ مشکلی روبرو نشود. این قالب کاملاً با قالب عنوان معمولی consume-then-forget isekai/fantasy مطابقت دارد. با این حال ، کوچکترین مقدار تأمل در محتوای واقعی باعث ایجاد ابرو می شود:

ریتم غیر طبیعی کند است ، بیشتر شبیه چیزی است که 30-40 سال پیش منتشر شده است.

سبک هنری بسیار ساده است. شخصیت ها چشمگیر نیستند ، که از نظر بازاریابی عجیب است.

موسیقی بسیار آرام است. این پاپ نمی کند. با این زیبایی قرون وسطایی متناسب است.

شخصیت ها جنسی نشده اند - در اینجا به بازیگران زن اشاره می شود که بسیار محافظه کار هستند.

اینها همه انتخاب های عجیبی هستند با توجه به فرمول معمول. و تنها توضیح معتبر این است که آنها به آنها نیاز ندارند - بیشتر از آن ، آنها از موضوع اصلی خود منحرف می شوند. بنابراین موضوع اصلی چیست؟ برای درک بهتر آن باید برخی از زمینه ها پوشش داده شود:



اگر به شخصی در 40 سال پیش توصیف کنید که تلفن هوشمند مدرن ، اینترنت و پلتفرم های اجتماعی می توانند چه کاری انجام دهند ، نگاه عجیبی به شما می اندازد. این پیشرفت های تکنولوژیکی پیشرفت های چشمگیری در اختیار افراد داشته است. و ما همه آن را به طور کامل بلعیدیم ، حتی در نظر گرفتن عوارض جانبی احتمالی.

اینترنت اوایل دهه 2000 اغلب به عنوان مکانی جادویی تلقی می شود که پر از اطلاعات با کیفیت بالا و صادقانه است و با کاربران همفکر است. جوامع کوچک و متمرکز بر تخصص خود بودند. اطلاعات با دقت در ویکی های قابل جستجوی آسان طبقه بندی شده بود. در آن زمان اینترنت دروازه های دانش را به روی کسانی که اراده داشتند باز کرد. این مکانی بود که از آن اطلاعات را می کشیدند.

اما امروز؟ امروز ، پلتفرم های شبکه های اجتماعی صحنه را دزدیده اند و رسانه را با الگوریتم ها و انگیزه های سودجویانه خود فاسد کرده اند. پیمایش بی نهایت تفاوت چندانی با یک دستی ندارد. در نتیجه ، توجه ما کاهش یافته است. در مسابقه پایین ، سازندگان محتوا محتوای سریعتر و سریعتری ایجاد می کنند. مردم به دنبال رفع سریع و آسان هستند. اکنون تمام ارتباطات توسط فناوری واسطه می شود. ما مکانیسم هایی را که برای یافتن افراد جدید پیدا می کنیم از دست داده ایم - آنها توسط پلتفرم هایی مانند فیس بوک و لینکدین جایگزین شده اند که حضور در آنها خفقان آور است زیرا هر تعامل معامله ای شده است - "باید خوب به نظر برسد" ، "باید کیفیت های خود را تبلیغ کند." ما آنچه را که اکنون به "مکان سوم" نامیده می شود از دست داده ایم جایی که می توانیم با بودن خودمان ارتباط برقرار کنیم. اطلاعات امروزه به شدت رقیق شده است ، احتمالاً در صفحات زیادی از چت های دیسکورد گم شده است که هیچ کس نمی خواهد آنها را تجزیه و تحلیل کند ، و به لطف پیشرفت های اخیر در هوش مصنوعی ، دیگر نمی توانیم تشخیص دهیم که چه کسی نوشته شده است یا خیر - چه متنی قصد واقعی دارد یا فقط یک پژواک توخالی از خواسته های غریزی ترین ما.

این پلتفرم های شبکه های اجتماعی اینترنت را به چیزی تبدیل کرده اند که اطلاعات را به سمت ما فشار می دهد. اکنون ، این ممکن است به نظر یک مشکل آسان برای حل به نظر برسد - "فقط آن را خاموش کنید". اما چیز شیطانی تری در پشت همه اینها وجود دارد ، و این واقعیت است که در اصل ، اینترنت همانطور که امروز آن را می شناسیم ، تبدیل به یک پستانک دیجیتال شده است. داروی بدون ماده ای است که درد شما را متوقف می کند. خواه مرگ یک عزیز ، جدایی ، آسیب شدید ، اضطراب امتحان ، یا حتی احساسات کمتر شدید اما مداوم مانند ترس وجودی ، پشیمانی باشد - صفحه نمایش دیجیتال راهی برای دور نگه داشتن ذهن شما از آن درد پیدا خواهد کرد - یک رسوایی آتش زا آنلاین ، یک فیلم جذاب ، یک انیمیشن کثیف (* نگاه خیره عمیق*) ، یک بازی ویدیویی جذاب ، هر چیزی. پیامد جامعه شناختی این پستانک دیجیتال که به راحتی در دسترس و عمدتا رایگان است این است که نسل ها آموزش دیده اند تا احساسات منفی خود را سرکوب کنند تا اینکه آنها را در مقابل ، کاوش و غلبه کنند. این منجر به رشد کند می شود ، زیرا به یادآوری آن موضوع از FMA - شما نمی توانید پیشرفتی بدون سختی داشته باشید

نسل‌های کنونی باید با تمام این عوارض جانبی مقابله کنند و به نوعی راهی برای بیرون آمدن از اعماقی که پلتفرم‌های اجتماعی برای آنها کنده‌اند، پیدا کنند. این چیزی است که این عنوان از دنیای واقعی منعکس می‌کند. پس از بررسی همه این موارد، موضوع اصلی اکنون آشکار است: ترک فرار و باز شدن عاطفی. به رسمیت شناختن این واقعیت که ارتباطات و احساسات انسانی یک هدیه هستند، نه یک محدودیت دنیوی از گوشت؛ چیزی که نباید سرکوب شود.

این تا حدودی همان پیامی است که در Neon Genesis Evangelion ارائه شده است، به جز اینکه این پیام فعال‌تر، کمتر رمزآلود است و بدون فشار پایان جهان بر روی قهرمان منتقل می‌شود. همچنین شباهت‌های موضوعی با Violet Evergarden وجود دارد، اما تفاوت این است که VE بر عشق عاشقانه (اروس) تمرکز دارد، که یکی از سه نوع عشق است. این عنوان بر دو مورد دیگر، فیلوس (یعنی دوستی‌ها) و آگاپه (یعنی بدون قید و شرط، مثلاً اعضای خانواده) تمرکز دارد.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که خاموش کردن شبکه‌های اجتماعی برای یک هفته تبدیل به معادل معنوی پیمایش در نپال شده است، و Sousou no Frieren وارد می‌شود و چشم‌انداز روشنی از روشنگری معنوی را ارائه می‌دهد. این عنوان به نسلی که تشنه ارتباط واقعی انسانی است صحبت می‌کند و نشان می‌دهد که این امکان پذیر است. این برجسته می‌کند که در زندگی محدود ما واقعاً چه چیزی اهمیت دارد. این نشان می‌دهد که حتی در غیاب فناوری، شادی را می‌توان یافت، و به این ترتیب بیننده را به محدود کردن یا حذف استفاده از چنین فناوری‌هایی تشویق می‌کند.

این عنوان در زمان مناسب منتشر شد، نه خیلی زود که بینندگان نتوانند با پیام ارتباط برقرار کنند، اما نه خیلی دیر که همه به آنچه با این پستانک‌های دیجیتال در حال انجام است پی ببرند و اقدامات پیشگیرانه در برابر آن‌ها را ایجاد کنند، خواه اجتماعی یا تنظیمی. اگر این عنوان 20 سال پیش یا حتی شاید 15 سال پیش منتشر می‌شد، نمی‌توانست سطح توجهی را که امروز دارد به دست آورد.

اگر استراتژی بقا شما برای گذار از کودکی سرکوب احساسی بود، این نمایش شما را متحیر خواهد کرد. این نمایش به مسائل شخصی مشابه مسائل خود شما خواهد پرداخت، و راه حل ها باعث شادی شما خواهند شد، گویی یک پیر دانا با حکمت خود بار سنگینی را از روح شما برداشته است. این نمایش گرمایی را ساطع خواهد کرد که دیوارهایی را که یاد گرفته اید به دور خود قرار دهید، بشکند - و شاید شما را قادر به (دوباره) کشف لذت های زندگی کند.

"و روز فرا رسید که خطر ماندن در جوانه بیشتر از خطر شکوفا شدن آن بود."

این بررسی بدون استفاده / کمک LLM ها نوشته شده است، زیرا انجام این کار هدف را بی فایده می کرد - درک اینکه این نمایش باعث شد من خیلی واضح احساس کنم

دانلود انیمه Frieren: Beyond Journey's End

نقد و بررسی
239
1
4 ماه پیش

جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.