انیمه Dungeon Meshi قسمت 4

انیمه Dungeon Meshi قسمت 4

انیمه خوشمزگی در دانجنبعد از آنکه پادشاهی طلایی توسط یک ساحره(مجیشین) در زیر زمین مدفون شود، پادشاه ظاهر شده، و قبل از آنکه این نابودی گسترده اتفاق بی‌افتد، وعده‌ی تمام گنجینه‌ش را به هرکسی که ساحره را شکست بدهد می‌دهد. گیلدهای ماجراجو با وعده‌ی پادشاه تحریک شده، و در جست و جوی ساحره از دخمه‌های دانجن عبور می‌کنن. لیوس، فرمانده‌ی یکی از گیلدهای ماجراجو، با اژدهایی روبه‌رو می‌شه که گروهش رو نابود می‌کنه و خواهرش فالین رو قورت میده. با وجود از دست دادم تمام آذوغه‌ها و مایحتاج، لیوس به همراه مارسیل یک طبیب(هیلر) اِلف، و چیلچاک یک دزد هفلینگ(آدم کوتوله)، بلافاصله دوباره وارد دانجن می‌شن تا فالین رو نجات بدن. با توجه به زمان و نبود آذوغه، لیوس تابوی(حرام) خوردن هیولاهای دانجن رو برای جمع‌آوری آذوغه پیشنهاد میده. در حین آماده سازی اولین وعده‌ی غذایشان در دانجن، توسط دورفی به اسم سنشی زیرنظر گرفته شده و متوقف می‌شن. اون که علاقه‌مند پخت و پز هیولاهاست، به اون‌ها کمک می‌کنه که در ایمن‌ترین شیوه‌ی طبخ هیولاها آذوغه‌ی خودشون رو جمع‌آوری کنن. با متوجه شدن از شرایط لیوس، سنشی از علاقه‌ی خودش راجب طبخ اژدها می‌گه و اینگونه به گروه اون‌ها ملحق می‌شه، و اینگونه یورش پر غذایی اون‌ها به دانجن آغاز می‌شه.

نقد و بررسی قسمت سوم انیمه Dungeon Meshi

اپیزود سوم انیمه Dungeon Meshi (که یکی از مهم‌ترین اپیزودهای داستانی هم هست) خیلی با بقیه اپیزودها فرق داشت. این اپیزود خیلی خشن‌تر و خونین‌تر از بقیه بود. به نظر من این موضوع می‌تونه باعث اختلاف‌نظر بین طرفداران بشه.

انیماتور معروف ایچیگو کانو مسئول ساخت این اپیزود بود و مشخص بود که این اپیزود خیلی برایش شخصی بوده. من از این موضوع خوشم میاد و استعداد کانو رو در آثارش (بیشتر در استودیو Trigger، اما گاهی در استودیو Bones هم) می‌تونم ببینم.

اما باید بگم که این انیمه اصلاً به دلم ننشست. من از طرفداران انیمیشن‌های سبک و هنری هستم و نمی‌تونم انکار کنم که این انیمه از لحاظ انیمیشن خیلی خوب بود. اما این سبک خیلی با هنر مانگا فرق داشت و این موضوع برام خیلی حواس‌پرت‌کننده بود.

من همیشه از این تکنیک که استودیوها سبک خاص خودشون رو روی محتوای دیگه اعمال می‌کنن خوشم نمیاد (به خصوص استودیو شفت). من هیچوقت از انیمه‌های Trigger خیلی خوشم نمی‌اومد، مخصوصاً اون‌هایی که خیلی Triggerی بودن. همیشه این حس رو داشتم که Gainax این کار رو بهتر انجام می‌داد، اما Trigger هرگز نتونسته همون پویایی رو ایجاد کنه.

ولی بعدش، می‌تونم ببینم که سبک انیمه از نظر حرکت و کادربندی بیشتر شبیه به مانگا شده، برخلاف دو قسمت اول که خیلی خوشگل‌تر بودن. بعد از این قسمت (و اگه راستش رو بخوای، امیدوارم سریال همین کار رو بکنه) این قسمت خیلی مهم بود، بعد از دو قسمتی که بیشتر روی بقیه اعضای گروه تمرکز داشتن. و راستش رو بخوای، اینکه لیوس یه عجیب‌وغریب کامله، تقریباً یه عنصر اساسی داستان در Dungeon Meshi هست. ویژگی‌های عجیب‌وغریبش بخش زیادی از داستان رو پیش می‌بره، و این خط داستانی الگویی برای خیلی از چیزهاییه که با پیشرفت سریال می‌بینیم.

خب، اینجوری نیست که هر روز کسی به یک زره نگاه کنه و بگه "وای، چقدر خوشمزه به نظر میاد." لیوس اون موقع اصلاً نمی‌دونست که این "زره‌های زنده" چی هستن. حتی سنشی که انگار همه چیز رو امتحان می‌کنه، وقتی لیوس ازش می‌پرسه که چطور میشه یه زره درست کرد، خیلی شک داشت. حتی یه پابند چرم هم سخته که بخوری. لیوس، چیلچاک و مارسیل قبلاً با این لباس‌ها روبرو شده بودن - و لیوس حتی از وقتی که یه ماجراجوی تازه کار بود با فالین باهاشون آشنا شده بود. اما هیچ کدومشون تا حالا ندیده بودن که این لباس‌ها انقدر تهاجمی باشن.

لیوس اینجا نشون می‌ده که علاوه بر اینکه یه آدم عجیبه، یه استراتژیست خیلی خوبم هم هست. نقشه‌ش برای استفاده از بقیه زره‌ها به عنوان طعمه، اون رو از بین زره‌های زنده رد می‌کنه، اما یه لباس دیگه‌ی قدرتمندتر منتظرشه.

لیوس ظاهراً از اول شک داشته که همه‌چیز اون‌طوری که مارسیل فرض می‌کنه نیست. مارسیل یه کاربر جادوییه که زره‌ها رو کنترل می‌کنه. اما جنگ نزدیک لیوس، باعث می‌شه که اون وجودی رو برای اتصال نقاط سرش تجربه کنه و در نهایت متوجه بشه که این لباس‌ها موجودات زنده‌ای هستن. هیولاهای کوچیک شبیه نرم تنان که داخل لباس‌ها مستعمره‌هایی رو تشکیل می‌دن و "عضلات" رو برای حرکت در اختیار اون قرار می‌دن.

و خب، این یعنی که صدف‌ها حداقل از نظر تئوری قابل خوردن هستند. لایوس خیلی روی این موضوع حساسه، در حالی که بقیه هنوز برای زنده موندنشون تلاش می‌کنن. صدف‌ها چیزی هستن که سِنشی می‌تونه باهاشون کنار بیاد، و به جز اون سر کپک‌زده، غذاهای اون به نظر خیلی خوب می‌رسه. لایوس یه شمشیر جدید از یه معامله‌گر می‌خره (بعد از اینکه آخرین شمشیرش شکسته بود)، اما یه مسافر غیرمنتظره به کشتیشون می‌رسه - اتفاقی که اون از رفقای خودش پنهون می‌کنه.

حالا دیگه واضحه که Dungeon Meshi یه سریالیه که به جزئیاتش خیلی اهمیت میده. هیچ چیز توی اساطیرش تصادفی نیست. فکر زیادی برای این شده که تمام جزئیات این دنیا و قوانینش رو قبل از اینکه توی داستان لازم باشه، تنظیم کنن. این فقط مربوط به غذا نیست. طبقه بندی و فیزیولوژی هیولاها هم با جزئیات زیادی بررسی شده و قوانین زیست شناسی رو تایید می کنه که اونقدر با قوانین دنیای ما فرق نداره (و در واقع همین رو میشه در مورد دستور العمل های سِنشی هم گفت).

دانلود انیمه Dungeon Meshi / دانلود انیمه

نقد و بررسی
201
0
3 ماه پیش

جهت مشاهده این بخش لطفا وارد اکانت خود شوید.